کد مطلب:148573 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:134

برخورد کاروان حسین با سپاه حر
وقتی كه خبر حركت امام حسین علیه السلام به سوی عراق به كوف رسید، عبیدالله بن زیاد، نماینده ی خونخوار یزید در كوفه و عراق، تصمیم


سخت گرفت كه نگذرد امام حسین علیه السلام وارد كوفه گردد، بلكه سر راه، هر جا كه باشد، جلو امام حسین علیه السلام و یارانش را بگیرد.

او شب و روز در فكر آماده كردن سپاه با آخرین تجهیزات جنگی آن روز بود، سپاهیان را گردان به گردان به سوی كربلا فرستاد، كه بعضی جمع سپاه ابن زیاد را سی هزار نفر نوشته اند و بعضی گویند: در روز ششم محرم غیر از سپاه حر بیست هزار نفر در كربلا بوده اند. [1] .

كمترین عددی كه نوشته اند ابن زیاد فرستاده، دوازده هزار نفر به ترتیب زیر است:

1- حر با 1000 نفر.

2- عمر سعد با 4000 نفر.

3- عبدالله تمیمی با 1000 نفر.

4- شبث بن ربعی با 1000 نفر.

5- محمد بن اشعث با 1000 نفر.

6- شمر بن ذی الجوشن با 4000 نفر.

كاروان حسینی علیه السلام شب را در منزلگاه «شراف» به سر بردند، بامداد امام علیه السلام دستور داد ظروف و مشكها را پر از آب كرده و به راه خود ادامه دهند. در آن روز وقتی نزدیك ظهر شد، مردی از همراهان تكبیر گفت، امام فرمود: چرا تكبیر می گویی؟


او گفت: نخلستانهای كوفه دیده می شود، كسانی كه به راه آشنا بودند، گفتند: اینجا كجا و كوفه كجا، خوب به راه نگاه كردند، فهمیدند كه لشگر مجهزی غرق در اسلحه به پیش می آید، سر نیزه های آنها، از دور همچون درختهای خرما دیده می شود، امام علیه السلام فرمود: آری سپاه مجهزی به پیش می آید، در این هنگام با اصحاب به مشورت پرداختند كه در برابر سپاه زیاد دشمن در كجا سنگر بگیرند، آنها گفتند: در همین نزدیكی از ناحیه ی چپ قریه ی «ذوحسم» خوب است، امام حسین علیه السلام و كاروان به آنجا رفته و بی درنگ خیمه های خود را برپا كرده و آماده ی دفاع شدند.

طولی نكشید كه سپاه هزار نفری به فرماندهی حر بن یزید ریاحی، غرق در اسلحه به سر رسیدند، اما ملعوم بود كه فعلا قصد جنگ ندارند، امام علیه السلام آثار تشنگی و رنج فراوان را از قیافه های آنها مشاهده كرد، فرمود: آنها و حیواناتشان را سیراب كنند، به دستور آن حضرت تا آخرین نفر آنها را آب دادند... [2] .


[1] مقتل الحسين مقرم، ص 239- مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 215.

[2] مقتل الحسين مقرم، ص 213- نفس المهموم، ص 93.